چراغ دیگری خاموش شد
سید احمد ضیا   (نوری)   سید احمد ضیا (نوری)

کتنبرگ،  سویدن

انیسه وهاب یکتن از شایسته ترین، خارقلعاده ترین و محبوبتیرن هنرمند سینما و تیاتر، با تاسف و اندوه بیکران  روح پاکش در یک روز غم انگیز از خانه دلتنگ دنیا پر کشید چراغ عمرش خاموش شد،  جان به جانان سپرد و داغ حسرت بر دلها گذارد.

این کهنه جهان به کس نماند جاوید

رفتند و روند دیگر آیند و روند

هرچند که داس اجل هر چه انسان و انسانیت است میدرود و انسان بدلخواه خود حیات اش را به پایان نمیرساند چونکه مرگ دنباله رو زندگی انسانهاست. اما تمام مرگ ها را نتوان یکسان شمرد،  مرگ انیسه وهاب هنرمند سینما و تیاتر از جمله مرگهای غصه بار است و همواره بر مرگ او متاسف باید بود چرا که صدمه بس بزرگ بر پیکره جامعه هنری افغانستان بجا گذاشت و خودش نیز از میان رفت که این پدیده خساره جبرن ناپذیز محسوب میگردد.

انیسه وهاب ممثل سرشناس را از آوان خورد سالی شناختم و تمایل و علاقه سرشار به هنر این هنرمند بی بدیل داشتم  وهنرش را میپسندیدم . ولی دریغ که در تمامی عمر عزیزش هم نظر به وضعیت نامیمون ونا همگون و گرفتاریهای جامعه افغانستان نصیب نگشت که از نزدیک دیدار و زیارت اش نمایم  و با وی مصافحه داشته باشم،  درد آورتر آینکه در غربت و دور از خان و کاشانه اصلی ام بسر میبرم ورنه ایکاش میتوانستم تربت این دخت با شهامت، وطن دوست و هنرمند عالی مرتبت را ببوسم.

انیسه وهاب بیش از چهار دهه مردمان دردمند سرزمین اشرا مسرور نگهداشت، چنان دلاوری، دقت، برازندگی، ژست و حرکات موزون و جالب در صحنه های تمثیل هنرش داشت که  بیننده را بخود مجذوب میکرد که پنداری حکایت واقعی را بیان میدارد. جایگاه رفیع که انیسه وهاب در هنر والایش داشت،  نتوان همانندش هنرمندی مخصوصا از طبقه اناث سراغ نمود.

انیسه وهاب نه تنها به مردم و جامعه هنری افغانستان سبب سرفرازی بود بل در کشور های منطقه نیز شهره بود و مکافات عالی را مفتخر شد.

انیسه وهاب زود و جوان از میان رفت با وصف آنکه در شرایط حاضر سینما و تیاتر افغانستان نیاز مبرم دارد تا از اندوخته ها و تجارب هنرمندان مجرب چون انیسه وهاب مستفیذ گردند،  ولی مرگ با سر انگشتان سیاهش گلویش را فشرد وی را از ما ربود و به ابدیت سپرد که پذیرفتن چنین پدیده اندوهگین برای هنرمندان سینما تیاتر و متباقی هنر دوستان دشوار است.

نبودش را باور نداریم و یاد سبز و روشن اش باقیست و هست تا که هست.

خدایش بیامرزد

 

افغانستان را میتوان ازجمع اندک شمار کشور های محسوب کرد  که به هنر و هنرمند نه تنها که توجه جدی مبذول نمیدارد بل  در رشد غنا و ارتقای هنرهای موجود در افغانستان بالاتر از آنچه که ما تصور میکنیم نهایت سطحی و ضعیف برخورد میگردد.

وزارت اطلاعات و فرهنگ چه وظایف در قبال مسوولیت هایش دارد ؟

 

 استاد محمد حسین سرآهنگ  که بیشتر از همه استادان هنر موسیقی شرقی یگانه شخصیت سترگ علمی، فاضل ترین، مشهورترین و درخشانترین ستاره ی پر نور از کهکشان هنر موسیقی و آواز خوانی در افغانستان،  که نه تنها سبب افتخار تاریخ هنر موسیقی، غزل و کلاسیک در کشور ما گردید بل در کشوریکه هنر پرور است یعنی هندوستان که مهد پرورش موسیقی جایگاه بلند مرتبت داشت.  استاد فرهمند محمد حسین سرآهنگ آن مردی که از تبار آزادگان قامت افراخت, دانشمند بزرگ از سرزمین آریانا و خراسان  که درد دوری از وطن را پست نمود از بسا کشاکش های زندگی و فراز و نشیب های هنری عبور کرد و به هنر موسیقی و آواز خوانی در افغانستان لباس هویت, فخر,عزت و شرف پوشانید و از کشور بزرگ  هندوستان به اسمای چون ماسترموسیقی, داکترموسیقی, سرتاج موسیقی, بابای موسیقی, شیرموسیقی, کوه بلند موسیقی, نابغه موسیقی و پروفیسور موسیقی نایل گردید که بدون شک و تردید و بدون آنکه مبالغه را چشمی کلام نمایم شایسته ی استاد محمد حسین سرآهنگ است و بود. 

آیا وزارت اطلاعات و فرهنگ یا رسانه ی دیگر از این شخصیت  بس والا و سترگ هنری وی در سالروز وفاتش که بیست و هشت سال از آن میگذرد یا گه گاه  یادی میکنند ؟

 

احمد ظاهر  هنرمند نسلها و سده ها هنرمند که تاهم اکنون آواز دلپذیر و گیرایش سلطان قلبهاست. هنوز صدای او در صدر جدول ترانه در خواستی قرار دارد، ترانه هایش را میخوانند ومیشنوند و هیچگاه این سرود ها کهنه نمیشود نه برای آنهایکه او را دیده اند و نه برای آنهایکه او را ندیده اند و نسل بعد ار اویند. او در هر روز میخواند و در هر موج صدایش بال میزند و در هر تصویر حضورش میرقصد و هنوز همچنان سی وسه ساله است. مثل روز مرگش.  بدیهیست که در سرزمین ما کسی را نمیتوان سراغ نمود که اندک احساسی از موسیقی داشته باشد احمد ظاهر را نشناسد. با وصف گذشت چند دهه و سالهای طویل پی هم هنوز احمد ظاهر چون دیروز و امروز شمع یادش زنده و جاوید میگردد و بدون شک و تردید میتوان ادعا نمود که باقیست تا جهان باقیست.  کمترین خانواده ی را میتوان سراغ نمود که (سی دی) ویا کست از وی در منزل نداشته باشد. احمد ظاهر که به شعر روح میبخشید، عاشقانه و صادقانه از عمق قلب ترانه هایش را اجرا میکرد و مفهوم آواز خوانی و هنر را بازتاب میداد.

امروز که بیش ازسه دهه از خاموشی این ستاره تابناک هنر آواز خوانی مشرق زمین میگذرد بجز از پخش و نشر ترانه هایش که تقاضای بیننده یا شنوده میباشد ،  آیا سخنی  یاد بودی از وی در میان است؟

 آیا وزارت اطلاعات و فرهنگ گامی در این راستا برمیدارد و یا مثل سالهای پسین  از خواب عمیق بیدار و هشیار نمیگردند ؟

 

 عبدالرحیم  ساربان  که با صدای پر کشش و دل انگیزش چه رسا و روح نواز مسیرود که :           دیشب بخدا خمار بودم.... یا   ای ساربان آهسته ران که آرام جانم میرود.  و بیشتر.....

ساربان همیشه جاوید و ماندگار که موی سپیدش را به نقد جوانی در عرصه ی رشد هنر موسیقی و آواز خوانی به دوستداران هنر و آوازش، و جامعه هنری افغانستان اهدا نمود و سرانجام به منزلگه ابدی خفت و در جمع ما نسیت،    اما:

سعدیا مرد نیکو نام نمیرد هرگز

مرده انست که نامش به نیکویی نبرند

 

 ساربان فراموش شدنی نیست  

ساربان این حق و لیاقت را دارد که از شخصیت بزرگ وی بگویند ومسلسل و پیوسته بگویند تا همه و نسل های بعدی نیز ملتفت گردند که تاریخ هنر موسیقی و آواز خوانی که امروز برای عده ی زیادی از نوجوانان و جوانان که از کوچه و پس کوچه های جهالت قد  راست نموده و حتی تعریف از هنر را نمیدانند بل هنر موسیقی افغانستان را به افتضاح و مسخره کشانیده اند، بدانند که افغانستان چه  در دانه های داشت، و نباید آنرا سطحی و نادیده و بی ارزش محسوب کرد و به فنا کشانید،  اگر وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان و دیگر رسانه های تجارتی  عبدالرحیم ساربان   ستاره پر نور از کهکشان هنر موسیقی سرزمین ما را فراموش نموده اند ولی ساربان آن مرد با شهامت، هنر دوست،  روف و مهربان بدون شک و تردید  در دل عاشقانش و ارادتمندان پاکدلش زنده و جاوید است.  یادش و کارنامه زندگی شریف اش, و دست آورد های سترگ و پر بهای هنری اش باقیست فروزان است و فراموش نخواهد شد.

 

بسا هنرمندان پرآوازه و سرشناس  هنری چون سینما،  تیاتر، آواز خوانی،  هنر های زیبا، شاعران، نویسندگان و دیگران که از جهان فانی رخت سفر بستند و به خوابگاه جاوید متوصل شده اند، نام آنان  نیز آرام آرام راه فراموشی را در پیش دارد و با تاسف بسیار باید گفت که بیم آن میرود انیسه وهاب نیزدر جمع رفتگان پیشن قرار خواهد گرفت که  اگر یادی ازهمچون چهره های مهم تاریخی و فرهنگی تکرار و مکرر نگردد رفته رفته راه نابودی را در پیش میگیرد و از خاطره ها محو خواهد گشت.

 

درفش شان بر افراخته، راهشان سبز، یاد شان همیشه و نامشان بر فراز آزادگی همیشه باد و بلند.


May 5th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل هنری